پسر گلم یه سال جدید دیگه شروع شد یه برگ دیگه از دفتر زندگی مون ورق خورد تو بزرگتر و زیباتر شدی و ما کمی بزرگتر دلم نمی خوام بگم ولی پیرتر خیلی دوست داشتنی شدی مخصوصا وقتی شیرین زبونی می کنی یا ابراز احساسات می کنی بیشتر دلمونو می بری خلاصه اینکه ما عید دو تایی 29 رفتیم شمال تا 14 خوش گذشت همش مهمونی و کلی اقوام رو دیدیم شما هم که کلا اجتماعی هستی و همه کس آشنا کلا تو جمع مشکلی نداری و با همه پسرخاله ایی همه هم دوستت داشتن و کلا تو همون روز اول یاد گرفتی بگی آقا جون بعد هم خودت کلمه داداشی رو یاد گرفتی خدارو شکر تو پرواز هم موقع رفتن که بعد نیم ساعت خوابیدی موقع برگشت کلا بیدار بودی ول آروم بودی خیلی ماهی دوستت دارم پسر نازنینم
نظرات شما عزیزان: