سلام پسملی چه طوری مامان جونی . دیروز خونه موندم سرکار نیومدم عصری هم با بابا جونی رفتیم دکتر عمومی که استعلاجی بگیرم . بعدشم رفتیم کنار دریا یه طالبی و یکی بادام خوردیم راستی رفتیم بازار عربها پارچ و لیوان و استکان و قاشق شربت خوری خریدیم البته باباجون یه کامن هم خرید. مامان جونی امروز تو بیمارستان یکی از دووستامو دیدم بهم گفت که حتما سزارین شو و از این حرفا . یکمی می ترسم از زایمان خدا خودش کمک کنه
نظرات شما عزیزان: